کجا جویمت
همیشه فکر میکردم کجای زندگیم هستی؟ کجایی
تا راحت بخوانمت و هنگام نیازم سرگردان نشوم
هرچه میگشتم بیشتر دور می شدم و هرچه
بیشتر جستجو میکردم حیرتم بیشتر می شد
اما
بعدها فهمیدم که تو جایی نیستی، تو در خود منی،
در تمام لحظه هایی که هستم
در تمام نفس کشیدن هایم، فکر کردن هایم، نگرانی هایم
در تمام این ثانیه ها با منی و من ناغافل به دنبال تو میگردم
تو همین لحظه با منی همین لحظه که به من توان نوشتن دادی
همین لحظات حواست به من هست و من حسرت میخورم
اینکه سالها کجاها که به دنبالت نگشتم
ای بنده نواز بی نیاز
آخرین نظرات